اهداف انقلاب اسلامی
منبع:کتاب،انقلاب اسلامی و انقلاب های جهانی
هر انقلابی دارای هدف هایی است که همه ی فعالیت ها و فداکاری ها به خاطر رسیدن به آن ها صورت می گیرد. ماهیت انقلاب ایران، «اسلامی» بود. از این رو هدف های این انقلاب نیز به فرموده ی امام – راحل – و مقام معظم رهبری براندازی رژیم شاهنشاهی و جایگزینی نظام اسلامی، پیاده کردن قوانین اسلام، بر پایی عدالت، استقلال و آزادی، نفی سلطه بیگانگان و ایجاد جامعه نمونه بر پایه ی موازین اسلام است. در این درس برخی از این اهداف توضیح داده می شوند.

احیای اسلام

الف – زنده کردن اسلام و اجرای قوانین آن در ایران

بی تردید مهم ترین هدف رژیم سابق و اربابان آن در این کشور، اسلام زدایی و جایگزینی فرهنگ باستانی، شاهنشاهی و فرهنگ غربی به جای اسلام بود که علت آن را باید ناشی از بی اعتنایی زمامداران نظام شاهنشاهی به اعتقادات مذهبی مردم، شیفته شدن آنان به تمدن غرب و سر سپردگی کامل در مقابل سرانِ کشورهای غربی و دستورهای آنان دانست. تلاش برای غیر مذهبی کردن کشور از طریق غایله ی انجمن های ایالتی و ولایتی، تجدید حیات کاپیتولاسیون، دستگیری حضرت امام ره و تبعیدِ ایشان، برگزاری جشن های مبتذل شاهنشاهی، قتل و کشتار و پایمال کردن حقوق ملت و در راستای محو اسلام از این کشور بود و به همین دلیل اولین و مهم ترین هدف انقلاب هم احیای مجدد اسلام و اجرای قوانین آن در ایران بود که مردم در شعارهای انقلابی خود آن را طلب می کردند و در دوازده فروردین 1358 ه. ش با 2/ 98 درصد به اجرای آن رأی دادند.(1)
امام راحل ره در مورد اجرای قوانین بر پایه ی اسلام می فرماید:
... ملت، یک ملتِ اسلامی است و اسلام را می خواهد و احکام اسلام را می خواهد (2) شما انقلاب اسلامی کردید که اسلام را ترویج کنید که اسلام و احکام اسلام را پیاده کنید.(3)
با قدرت ما باید به پیش برویم تا این که احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه بلکه در دنیا پیاده کنیم.(4)
دین اسلام مهم ترین و کامل ترین دین الهی است که برای سعادت و خوشبختی بشر، قوانین و مقرراتی در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی انسان و نطبق بر نیازهای مادی و معنوی او وضع کرده است. انقلاب اسلامی ایران نیز هدیه ی غیبی و تحفه ی الهی است که از جانب خداوند به این مردم مظلوم عنایت شده و قادر است سعادت همه ی مسلمانان و مستضعفان جهان را در دنیا و آخرت تأمین کند. در همین زمینه امام خمینی ره در وصیت نامه ی سیاسی – الهی خود به طور مکرر حفظ اسلام و پیاده کردن احکام آن را سفارش می نمایند:
آن چه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است. بر ملت عظیم الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام و در رأس تمام واجبات است که انبیای عظام از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در راه آن کوشش و فداکاری جان فرسا نموده اند ... و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کتاه نتایج عظیمی به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند.(5)
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که خون بهای شهیدان و ثمره ی همه ی فداکاری های مردم مسلمان و شجاع ایران به رهبری امام راحل – قدس سره شریف – است در اصول مختلف بر اسلامی بودن نظام و پیاده کردن کلیه ی قوانین براساس موازین اسلامی تأکید می کند. اصل دوم قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران را نظام می داند که بر پایه ی ایمان به خدای یکتا، وحی الهی، معاد، عدل، امامت و کرامت و ارزش های والای انسانی شکل گرفته و وظایفی در شانزده بند برای رسیدن به این اهداف برای دولت در نظر گرفته است.
پیاده کردن قوانین براساس موازین اسلام و تغییر ناپذیری اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ... از جمله مواردی است که در قانون اساسی به آن تأکید شده است:
کلیه ی قوانین و مقررات مدنی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این ها باید بر اساس موازن اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است.(6)
محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه ی قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و ... تغییر ناپذیر است.(7)
بنابراین پیاده شدن احکام اسلام در کلیه ی امور و در همه ی زمان ها و مکان ها از اهدافی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صریحاً به آن اشاره شده است؛ چون اسلام قادر است همه ی نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده کند.

ب – تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام

اسلام آیین جهانی و تکمیل کننده ی ادیان الهی قبل از خود است که در محدوده ی زمان، مکان و نژاد خاصی قرار نمی گیرد. رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز برای بشارت و انذار به تمام انسان ها است. خداوند آخرین پیامبر و آخرین و کامل ترین دین خویش را به سوی انسان ها فرستاد تا آن را بر همه دین های قبلی، غالب گرداند.
امام خمینی ره به عنوان احیاگر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در قرن بیستم، در سخنرانی ها و در پیام های خود با صراحت و به طور مکّرر می فرمودند که ما موظفیم اسلام را به دنیا معرفی کنیم و این کار را با صدور انقلاب اسلامی مان انجام خواهیم داد:
ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنیم، چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.(8)
امام راحل در جای دیگری می فرمایند:
مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلابِ مردم ایران، نقطه ی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت «ارواحنا فداه» است ... باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره ی هر چه بهتر مردم بنماید ولی این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند(9)
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با استناد به قرآن کریم، دولت را موظف کرده تا سیاست کلی خود را در راستای تحقق وحدت و یک پارچگی همه جانبه ملل اسلامی تنظیم کند:
به حکم آیه ی کریمه ی «انّ هذه امّتکم امّۀ واحدۀ و آنا ربّکم فاعبدون» همه ی مسلمانان یک اُمّتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ی ائتلا و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاست، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.(10)
دولت جمهوری اسلامی ایران برای تحقق بخشیدن به اصل فوق که یکی از اهداف انقلاب اسلامی است دست به اقدامات ارزشمندی زده است که از آن جمله می توان به قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین مصوب 19/ 2 / 1369 مجلس شورای اسلامی، اعلام آخرین جمعه ی ماه رمضان به نام روز قدس، برگزاری هفته ی وحدت به مناسبت میلاد مسعود حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم، تشکیل «مجمع تقریب بین المذاهب اسلامی»، تأسیس دانشگاه بین المللی امام خمینی – ره – و ... اشاره کرد. در راستای تحقق این اهداف بلند، جمهوری اسلامی ایران باید به عنوان جامعه ی نمونه معرفی گردد و اصول حیات بخش اسلام از طریق برنامه ریزی دقیق به اجرا درآید تا بدن وسیله امید به تحقق جامعه ی متحد و بزرگ اسلامی در دل ها زنده گردد و سپس سیاست عملی اتحاد و ائتلاف در پیش گرفته شود تا مسلمانان به تشکیل یک جامعه بزرگ اسلامی امیدوار شوند.

احیای عدالت اجتماعی

یکی از هدف های بعثت پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم احیای عدالت در میان مردم و مبارزه با ستمگران و احقاق حق مظلومان بوده است. طبیعی است که انقلاب اسلامی ایران نیز این هدف مقدس را دنبال کند قرآن کریم می فرماید:
«لقد ارسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط».(11)
ما رسولان خود را فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم به قسط و عدل قیام کنند.
تمام سختی ها و گرفتاری های حضرت علی علیه السلام در دوران خلافت ظاهری ایشان از جمله تحمل سه جنگ بزرگ که در نهایت به شهادت ایشان انجامید، برای بر پایی عدالت بود و همین مقاومت بی نظیر آن حضرت بود که توانست بذر عدالت را در جامعه ی اسلامی برای همیشه بکارد. آن حضرت، عدالت را یک تکلیف و وظیفه ی الهی می دانست و روا نمی داشت که یک مسلمان آگاه به تعلیمات اسلامی تماشاچی صحنه های بی عدالتی باشد و در هیچ زمان و مکانی عدالت نباید فدای مصلحت گردد.(12)
از حیاتی ترین اهدافی که امام خمینی - ره - مد نظر داشتند ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی و حمایت از محرومین و مستضعفین بود تا آن جا که یک موی کوخ نشینان را بر همه ی کاخ نشینان و عافیت طلبان ترجیح می دادند. امام امت پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون این قشر از جامعه می دانستند و مسؤولان و حکومت را موظف می کردند که همواره پشتیبان محرومان باشند و می فرمودند:
خدا نیاورد روزی که سیاست کشور پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه داران گردد و اغنیای و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار شوند.(13)
مقام معظم رهبری نیز عدالت اجتماعی در ایران و جهان را یکی از اهداف و آرزوهای دینی شمرده و لازمه ی تحقق بخشیدن این اصل مهم را همراه بودن دین با قدرت می داند و می فرماید:
... شما خیال می کنید عدالت اجتماعی را در جامعه، می شود با نصیحت، توصیه، التماس و یا خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبیعض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می شود بدون قدرت در سطح داخل جامعه – به یک صورت – و در سطح جهان – به صورت دیگر – به وجود آورد؟(14)
قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز برای تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی، در اصول مختلف دولت را موظف نموده که همه ی امکانات خود را برای «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ی افراد در تمام زمینه های مادی و معنوی»، «تأمین حقوق همه جانبه افراد زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون»(15) و ... به کار بندد.

استقلال و آزادی

از جمله هدف های اصلی انقلاب اسلامی، رسیدن به «استقلال و آزادی» است. «استقلال» حالتِ کشوری را گویند که زمامداران آن به هیچ وجه تابع زمامداران دیگر کشورها نباشند و «آزادی» عبارت است از حقی که به موجب آن افراد بتوانند استعدادها و توانایی های طبیعی و خدا دادی خود را به کار اندازند. و این دو اصل از ابتدای انقلاب در شعارهای مردم متجلی شد و پس از انقلاب نیز خون هایی به پای آن دو ریخته شد تا دچار خدشه نشوند.
بنیان گذار جمهوری اسلامی – ره – بدبختی مسلمانان را عدم استقلال کشورهایشان و دخالت اجانب در امور مهم آن ها می دانستند و معتقد بودند که هر کس با اعمال و کردارش باعث شود که این اصل خدشه دار شود، خائن به اسلام و کشور خود است:
در همه حال شعار ما قطع ایادی راست و چپ از کشور است زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب در هر امری از امور کشور اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما چه به صراحت و چه به وسیله ی طرح هایی که لازمه اش ادامه ی تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه ای باشد بدهد خائن به اسلام و کشور است. (16)
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول متعددی به جایگاه رفیع استقلال و آزادی اشاره دارد. ضمن این که در یک اصل جداگانه این دو موضوع را لازم و ملزوم یکدیگر می داند و اجازه نمی دهد فرد یا گروهی به نام آزادی به استقلال کشور لطمه وارد کند یا بر عکس هیچ مقامی به نام حفظ استقلال، آزادی های مشروع را سلب کند.
در قانون اساسی آمده است:
در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آن ها وظیفه ی دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند. (17)

تعلیم و تربیت و تزکیه ی انسان ها

«تعلیم» به معنای آموزش و تبلیغ احکام الهی، نشر آن در جامعه و آشنا ساختن انسان ها و وظایف و مسؤولیت های شرعی است. و «تربیت» به معنای آن است که انسان ها از جهت فکری و اخلاقی پرورش یافته، استعدادهای آن ها شکوفا گردد تا به مقام والای «خلیفه ی خدا در زمین» که هدف آفرینش انسان است راه یابند. این دو امر سیاسی یعنی تعلیم و تزکیه جامعه ی انسانی از هدف های بلند بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده که البته نظام جمهوری اسلامی نیز این هدف ها را دنبال می کند قرآن کریم می فرماید:
«هو الّذی بعث فی الامّییّن رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمۀ و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (18)
اوست خدایی که در میان مردم امّی «که سواد خواندن و نوشتن نداشتند» پیامبری از خود آن ها فرستاد تا آیات خدا را بر آنها تلاوت کرده آنان را «از اخلاق زشت» پاک سازد و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد هر چند پیش از این در گمراهی آشکار بودند.
امام خمینی – ره – تمام گرفتاری های کشور را در طول تاریخ ناشی از جهالت مردم می دانستند و می فرمودند.
تمام گرفتاری هایی که ما در طول این مدت تاریخ داشتیم بهره برداری از جهالت مردم بوده جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر خلاف مصالح خودشان تجهیز کردند اگر علم داشتند علم جهت دار داشتند ممکن نبود که منحرفین بتوانند آن ها را به یک جهتی که بر خلاف این مسیری است که مسیر خود ملت است تجهیز کنند.(19)
یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی توجه به بعد معنوی جامعه است. کمال مطلوب انقلاب ما آن است که جامعه از زنگار جهل و بی خبری پاک گردد تا آگاهانه مسؤولیت خود را درک کند. از این رو در قانون اساسی، چنین آمده است:
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم همه ی امکانات خود را برای امور ذیل به کار برد:
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه ی مظاهر فساد و تباهی؛
2. بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه ی زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه گروهی و وسایل دیگر؛
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی؛
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق مراکز تحقق و تشویق محققان.(20)

پی نوشت ها:

1. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، هاشمی، جلد یک، ص 59.
2. بلاغ، ص 100.
3. همان، ص 102.
4 . همان، ص 98.
5 . وصیت نامه ی سیاسی، الهی امام خمینی ره، ص 10.
6 . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 4.
7 . همان اصل 174.
8. صحیفه ی نور، جلد 11، ص 266.
9 . همان، جلد 21، ص 108.
10 . قانون اساسی، اصل 11.
11 . سوره ی حدید(57)، آیۀ 25.
12. سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص 14 – 117.
13 . پیام انقلاب، ش 225، ص 14.
14 . جمهوری اسلامی، 20/9/1375. «شماره 5075».
15 . قانون اساسی، اصل 3، بندهای 9 و 14.
16. آیین انقلاب اسلامی، ص 321.
17 . قانون اساسی، اصل 9.
18 . سوره ی جمعه (62)، آیه ی 2.
19 . بلاغ، ص 195.
20 . قانون اساسی، اصل 3 «بند 1، 2، 3، 4».